شهید عشق

ساخت وبلاگ
فکر رفتن که به سر زد چمدان باید بستمرغ ، بال و پر اگر زد چمدان باید بستمرغ دل در طلب وصل به سرچشمه ی نورنغمه چون شام و سحر زد چمدان باید بستتا به دل شور و نشاط است برقص ای گل نازدرد وقتی به کمر زد چمدان باید بستغم اگر شعله به دلها زد و از فرط جنونبه گل باغ ، تشر زد چمدان باید بستسیل غارتگر اگر چشم حسد باز نمودتیشه بر جان بشر زد چمدان باید بستبه هوای سفری خوش که ندارد برگشتعشق وقتی که به در زد چمدان باید بست#مهدی_سیدحسینی@sheroshirini055۲۶ / ۵ / ۱۴۰۲ شهید عشق...ادامه مطلب
ما را در سایت شهید عشق دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 6shahide-eshgh7 بازدید : 45 تاريخ : پنجشنبه 9 شهريور 1402 ساعت: 23:34

بساط عیش ما را جور فرمادلم را تا ابد مسرور فرمادر اینجا برق یکسر می شود قطعدر آنجا خانه را پرنور فرماغذای باعث و بانی آنراهمانند عیالم شور فرمااتاقش را به جای گردگیریپر از ساس و کک و زنبور فرمانصیبش کن عیالی ساموراییمرا با عمّه اش محشور فرمابرای اینکه پمپ آب ما سوختبزن چشم چپش را کور فرماقرمساق روانی را در آخربه جبران ضرر مجبور فرمابنوشان ریق رحمت را به ایشانزمینگیر از دو پا در گور فرمابرای خر کش اش کردن به دوزخخودم را خواهشاً مامور فرمااگر والی شفاعت کرد او رانظر بر مردک مزدور فرمامرا از بوسه بر دستان والیالی یوم الابد معذور فرمارئیسی را که آتش زد به مالمجدا از منقل و وافور فرمادو دست سارق سرمایه ها راقلم با ضربه ی ساطور فرمااگر شیخ از ثواب صیغه دم زدغذایش را پر از کافور فرماهواداران خواب آلود ما راسحر بیدار با شیپور فرمامرا با این اراجیفی که گفتممیان شاعران مشهور فرمابه مجری هم بگو در حین اخبارافاضات مرا سانسور فرماحساب ویژه ای در بانک بانوبرای همسرم منظور فرمامحبّت کن برای بستگانمخودت ویزای جنّت جور فرمابگرد از بین حوران بهشتی سه تا خوشگل برایم تور فرماسر جدّت فقط مردانگی کنمرا از باجناقم دور فرما#مهدی_سیدحسینی@sheroshirini055۲۱ / ۵ / ۱۴۰۲ شهید عشق...ادامه مطلب
ما را در سایت شهید عشق دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 6shahide-eshgh7 بازدید : 60 تاريخ : چهارشنبه 1 شهريور 1402 ساعت: 2:38

شعر دردی ست که در قلب قلم پنهان استقلم از قصّه ی آشفتگی اش نالان استمثل مرغی که پرش ریخته در جشن و عزاروح اشعار در این جامعه سرگردان استشرر افتاده به جان و دل صاحب نظرانقلم از درد دل اهل قلم حیران استآنچه شد بی ثمر از کِشته ی استاد سخن پندهایی ست گرانمایه که از لقمان استتا نروید خس و خاشاک از اندیشه ی خاکضربه ی مهلک عشق است که در جریان استشعر هر وقت شود باعث رقص گل سرخشاعر از گفتن حرف دل خود خندان استتا شود درد نهان در دل اشعار ، علاجنسل ابنای قلم در صدد طوفان است#مهدی_سیدحسینی@sheroshirini055۲۵ / ۴ / ۱۴۰۲ شهید عشق...ادامه مطلب
ما را در سایت شهید عشق دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 6shahide-eshgh7 بازدید : 48 تاريخ : دوشنبه 9 مرداد 1402 ساعت: 15:03

در محرّم دل گرفتار حسین فاطمه ستخوش به حال هر که بیمار حسین فاطمه ستدر محرّم هر کسی آزاده باشد در جهانسرو دلخون و عزادار حسین فاطمه ستپرچمش نصب است بر دروازه های شهر عشقآنکه غمخوار و وفادار حسین فاطمه ستهرکه گلها را نوازش می کند بی ادّعامثل هفتاد و دو تن یار حسین فاطمه ستدر ره گلهای سرخ و پرپر باغ بهشتجان فدا کردن سزاوار حسین فاطمه ستآرزوی شاعر شیدا پس از پایان شعرپر زدن در راه دیدار حسین فاطمه ستچاره ی درمان درد عاشق شوریده حالبوسه بر دست علمدار حسین فاطمه ست#مهدی_سیدحسینی@sheroshirini055عاشورای سال ۱۴۰۲ ه ش شهید عشق...ادامه مطلب
ما را در سایت شهید عشق دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 6shahide-eshgh7 بازدید : 48 تاريخ : دوشنبه 9 مرداد 1402 ساعت: 15:03

شعر و شاعر**** ****شعر نعمتی ست خدادادی ، کلامی گرانبها و دارای مفهوم که پس از نقش بستن در ذهن (از روی عقل و منطق ) برای تاثیر گذاری به رقص در می آید و در قالبهای گوناگون به شکلی هنرمندانه به زبان شاعر جاری می شود . به عبارتی:"شعر هنر است و شاعر هنرمند"شاعر هنرمندی عاشق است و زبان گویا و صدای رسای مردم زمانه اش که به بیان دردهای پنهان در سینه ی آنان پرداخته و هنرمندانه ناهنجاریهای جامعه را برای رفع مشکلات به گوش مسئولین جامعه فریاد می زند.#مهدی_سیدحسینی شهید عشق...ادامه مطلب
ما را در سایت شهید عشق دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 6shahide-eshgh7 بازدید : 48 تاريخ : شنبه 31 تير 1402 ساعت: 1:09

بیا که عطر حضورت مرا کند سرمستغزل بخوانم و خارج شوم از این بن بستسری زدم به گلستان و ناگهان دیدمکه نغمه خوان سحر روی رازقی ننشستدل پرنده ی عاشق که بال زخمی داشتدر این هوا که تنفّس نمی کنیم شکستبیا ز روی محبّت نظر به گلها کنخودت بگیر زمام امورشان در دستهزار پرسش مشکل نشسته بر افکارجواب مشکل مردم برای تو ساده ستبیا به اذن الهی به جمع مشتاقانبرای رفع مصائب بگو چه راهی هست#مهدی_سیدحسینی۵ / ۲ / ۱۴۰۲ شهید عشق...ادامه مطلب
ما را در سایت شهید عشق دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 6shahide-eshgh7 بازدید : 58 تاريخ : شنبه 9 ارديبهشت 1402 ساعت: 14:28

رمضان آمد و پر زد ز سرم فکر سفرزنده شد بار دگر خاطره ی مرغ سحرهمسرم میوه و آجیل خریده شب عیدگفتمش قیمت آجیل گران است نخرنه من از خانه برون رفتم و نه اهل و عیالنه کسی دیدنمان آمده غیر از سه نفراز همان سال که مهمان دلم شد کروناعمر با ارزش مان رفته در این شهر هدرخبر آمد که هوای ده ما صبح بهاربه درختان زده آسیب و خسارت به پدریا نرو روز طبیعت گل من گشت و گذاریا بکن روسری و چادر گلدار به سرمثل مور و ملخ این پارک پر از مامور استنکند جان گرانمایه ات افتد به خطریا سر سفره که رفتی کسی از راه رسدبه سرت ماست بریزد که شوی خوش منظرهر کجا رفتی اگر روزه نبودی فرداجوجه و گوجه ی قرمز ببر و سیخ و جگرشرح حالم شده افسانه ی افسردگی امبه نظر چشم بدی کرده مرا باز نظر#مهدی_سیدحسینی۱۲ / ۱ / ۱۴۰۲ شهید عشق...ادامه مطلب
ما را در سایت شهید عشق دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 6shahide-eshgh7 بازدید : 58 تاريخ : دوشنبه 4 ارديبهشت 1402 ساعت: 16:29

عید آمد و از لطف الهی رمضان شدشیر و رطب و گوجه و ترخینه گران شدجنجال به پا شد وسط کوچه و ناگاههمسایه خبر داد که نان قیمت جان شدقبض تلفن آمده چون گاز ، نجومیکانگیزه ی خیرات رساندن به سران شداز بخت بد حادثه عیدی سر زا رفتفرخنده از این حادثه بی حد نگران شداز بندر اگر آمده قبلاً تن ماهیاز مرحمت محتکران رفت و نهان شددولت که طمع کرد به دارایی ملّتبازار طلاجات دچار نوسان شدگفتند به ما چونکه نرفتیم ولایتمادر زنم افسرده ی اعصاب و روان شداز شیخ شنیدم که نه در کشور ایراندر کلّ جهان قیمت اجناس گران شدبا خشم سرش نعره کشیدم که زنم گفتبرخیز کمی آب بخور ، وقت اذان شد#مهدی_سیدحسینی۱۶ / ۱ / ۱۴۰۲ شهید عشق...ادامه مطلب
ما را در سایت شهید عشق دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 6shahide-eshgh7 بازدید : 55 تاريخ : دوشنبه 4 ارديبهشت 1402 ساعت: 16:29

نوبهار آمد در آبادی گل شادی بکاراطلسی های نشاط انگیز دامادی بکارهرچه می روید که دلها را کند سرشار عشقدر مسیر نغمه پردازان آبادی بکارکاج و سروی را که زینت بخش باغ زندگی ستدر کنار یاس ها در باغ اجدادی بکاردر گلستانها و گلدانهای پشت پنجرهگل به یاد شاهدان راه آزادی بکارسوسن عاشق پسندی را که می روید بهارتا به یاد شاعر دلداده افتادی بکاریاد و نامت تا ابد خواهی بماند جاوداندر دل هر کس که غم دارد ، گل شادی بکار#مهدی_سیدحسینی@sheroshirini۲۸ / ۱۰ / ۱۴۰۱ شهید عشق...ادامه مطلب
ما را در سایت شهید عشق دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 6shahide-eshgh7 بازدید : 69 تاريخ : سه شنبه 8 فروردين 1402 ساعت: 17:20

کوچه ها پر شده از عطر دل انگیز بهاربلبلان مست و غزلنوش به فتوای نگارآسمان می نگرد از سر نیکی به زمیندشت بابونه شده خرّم از اندیشه ی یارمی زند نم نم باران به دل خشک کویربا طراوت شده ریحان و درختان چنارجاری از چشمه شده آب گوارا ز کرمهمه در گشت و گذارند و به دنبال شکارعدّه ای فارغ از اندیشه و بی شور و نشاطعدّه ای بار سفر بسته که همراه قطار...قصدم این است که در روز طبیعت برومباغ همسایه ام از مزرعه با ایل و تبارتا شود همسفرانم دلشان خرّم و شادبدهم چنجه و نوشابه وَ یا دوغ تغاربعد ، هر کس که دلش خواست رود دیدن سدجای ماشین شود از پشت به کالسکه سواربنوازند اگر روز طبیعت دف و نیمی شود شاد و بهاری دل این عاشق زارای که از خلقت گلهای بهاری شادیآسمان را بسپار از سر اندیشه ببارباغبان گر که حفاظت کند از باغ سحرنخلد پای گل سوسن و مریم خس و خارطاقتش رفته ز کف دلبر شیرین سخنمکی شود فصل شکوفایی گلهای انارآنچه ما را نگران کرده از اوضاع زمانخبر تلخ گرانی بوَد و نرخ دلارخوف آمیز تر این است ، پس از این همه سالاسب سرکش نشده تابع دستور و مهاربس فشار آمده بر مردم بیچاره ، کسینیست قادر که به مهمان بدهد سیب و خیاررفته بودم بخرم کفش و کلاه و کت نوگفت پولت بشود روکش پالان حماردوری و درد فراق گل نرگس به یقینبرده از مردم آبادی ما صبر و قراربا نظر از سر احسان به گلستان وجودروشنی بخش! به ظلمت کده ها در شب تارکاش می شد بوزد باز نسیم سحریتا از آیینه ی دلها ببرد گرد و غبارآنکه یارش به سفر رفته و در خواب خوش استیا هر آنکس که رود روز طبیعت سر کارظاهرا گرچه ندارد به دل اندوه ، ولینبود خرّم و خرسند در آغاز بهارمی روم رقص کنان و به لبم جاری هست:شعری از سعدی شیرازی شیرین گفتارمصرع اولش این است ـ «الخ» هم دارد ـ«بامدادا شهید عشق...ادامه مطلب
ما را در سایت شهید عشق دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 6shahide-eshgh7 بازدید : 62 تاريخ : سه شنبه 8 فروردين 1402 ساعت: 17:20